معنی فارسی rescale
B2دوباره مقیاس‌بندی، فرآیند تغییر اندازه یا ابعاد یک مدل یا داده به منظور بهبود شرایط یا نتایج آن.
To adjust the size or scale of something, typically to improve quality or utility.
- verb
verb
معنی(verb):
To alter the scale of a drawing or project; to change the physical proportions.
معنی(verb):
To change the scope of a business or project to meet a change in demands.
معنی(verb):
To scale again
example
معنی(example):
ما باید مدل‌های خود را برای دقت بهتر دوباره مقیاس‌بندی کنیم.
مثال:
We need to rescale our models for better accuracy.
معنی(example):
بعد از تحلیل، آنها تصمیم گرفتند داده‌ها را دوباره مقیاس‌بندی کنند.
مثال:
After the analysis, they decided to rescale the data.
معنی فارسی کلمه rescale
:
دوباره مقیاس‌بندی، فرآیند تغییر اندازه یا ابعاد یک مدل یا داده به منظور بهبود شرایط یا نتایج آن.
