معنی فارسی researchist
B1محقق، کسی که به تحقیق و مطالعه میپردازد.
A person engaged in research.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک محقق، زندگی خود را به مطالعه تغییرات آب و هوایی اختصاص داد.
مثال:
As a researchist, he dedicated his life to studying climate change.
معنی(example):
بسیاری از محققان بزرگ به این حوزه کمک کردهاند.
مثال:
Many great researchists have contributed to this field.
معنی فارسی کلمه researchist
:
محقق، کسی که به تحقیق و مطالعه میپردازد.