معنی فارسی reseeing

B1

عمل دوباره دیدن، به خصوص با نیت کشف جزئیات جدید یا تغییر در ارزشگذاری.

The action of seeing again; often to gain new insights.

example
معنی(example):

دوباره دیدن اثر هنری، دیدگاه تازه‌ای به آن داد.

مثال:

The reseeling of the artwork gave it a fresh perspective.

معنی(example):

دوباره دیدن فیلم، جزئیاتی را که در بار اول از دست داده بودم، نشان داد.

مثال:

Reseeing the movie revealed details I missed the first time.

معنی فارسی کلمه reseeing

: معنی reseeing به فارسی

عمل دوباره دیدن، به خصوص با نیت کشف جزئیات جدید یا تغییر در ارزشگذاری.