معنی فارسی resegmentation
B1دوباره تقسیمبندی، فرآیند تقسیم دوباره یک ساختار به بخشهای کوچکتر به منظور بهبود یا تغییر در عملکرد آن.
The act of dividing something again into segments.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره تقسیمبندی متن خوانایی آن را بهبود بخشید.
مثال:
Resegmentation of the text improved its readability.
معنی(example):
دوباره تقسیمبندی پروژه باعث شفافتر شدن نقشها شد.
مثال:
The resegmentation of the project allowed for clearer roles.
معنی فارسی کلمه resegmentation
:
دوباره تقسیمبندی، فرآیند تقسیم دوباره یک ساختار به بخشهای کوچکتر به منظور بهبود یا تغییر در عملکرد آن.