معنی فارسی resegregating
B2عمل دوباره جداسازی، فرآیند تقسیم مجدد یک گروه به بخشهای مختلف و بوجود آوردن تفکیک.
The act of separating or dividing again, particularly in social contexts.
- VERB
example
معنی(example):
دوباره جداسازی مدارس تأثیر منفی بر دانشآموزان خواهد داشت.
مثال:
Resegregating the schools will impact the students negatively.
معنی(example):
بحث درباره دوباره جداسازی جوامع نگرانیهای زیادی را به وجود آورد.
مثال:
The discussion on resegregating communities raised many concerns.
معنی فارسی کلمه resegregating
:
عمل دوباره جداسازی، فرآیند تقسیم مجدد یک گروه به بخشهای مختلف و بوجود آوردن تفکیک.