معنی فارسی resetting
B1عمل بازنشانی، به معنای دوباره تنظیم کردن یا شروع کردن از نو است.
The act of setting something back to its original state.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To set back to the initial state.
معنی(verb):
To set to zero.
معنی(verb):
To adjust; to set or position differently.
معنی(verb):
To receive and hide (stolen goods, or a criminal, etc.)
noun
معنی(noun):
The act by which something is reset.
example
معنی(example):
بازنشانی دستگاه معمولاً پس از یک به‌روزرسانی نرم‌افزاری ضروری است.
مثال:
Resetting the device is often necessary after a software update.
معنی(example):
او بر روی بازنشانی اولویت‌های خود برای سال جدید تمرکز کرده است.
مثال:
She is focusing on resetting her priorities for the new year.
معنی فارسی کلمه resetting
:
عمل بازنشانی، به معنای دوباره تنظیم کردن یا شروع کردن از نو است.
