معنی فارسی reshaped
B1دوباره شکلگرفته به معنای تغییر در ظاهر یا ساختار یک چیز با ایجاد اصلاحات یا بازسازی است.
Changed in form or structure as a result of an intervention or new influence.
- verb
verb
معنی(verb):
To make into a different shape
معنی(verb):
To reorganize
example
معنی(example):
پس از زلزله، چشمانداز به طرز چشمگیری دوباره شکل گرفت.
مثال:
After the earthquake, the landscape was reshaped dramatically.
معنی(example):
این برنامه طرز تفکر ما را درباره آموزش دوباره شکل داد.
مثال:
The program reshaped the way we think about education.
معنی فارسی کلمه reshaped
:
دوباره شکلگرفته به معنای تغییر در ظاهر یا ساختار یک چیز با ایجاد اصلاحات یا بازسازی است.