معنی فارسی resharpen

B1

دوباره تیز کردن وسیله‌ای نوک تیز یا برنده

To make something sharp again, especially a blade or a point.

verb
معنی(verb):

Sharpen again

example
معنی(example):

قبل از امتحان نیاز دارم تا مدادم را دوباره تیز کنم.

مثال:

I need to resharpen my pencil before the exam.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تیغه‌های چاقو را دوباره تیز کند.

مثال:

He decided to resharpen the blades of the knife.

معنی فارسی کلمه resharpen

: معنی resharpen به فارسی

دوباره تیز کردن وسیله‌ای نوک تیز یا برنده