معنی فارسی resiance
B1ثبات به معنای ماندگاری و پایداری در استفاده یا پیروی از روشها یا نهادهای قدیمی است.
Resiance refers to a sustained adherence to traditional methods or ideas.
- NOUN
example
معنی(example):
ثبات روشهای سنتی در شیوههای مدرن قابل توجه است.
مثال:
The resiance of traditional methods is notable in modern practices.
معنی(example):
ثبات میتواند به معنای بازگشت به استراتژیهای قبلی باشد.
مثال:
Resiance can signify a return to earlier strategies.
معنی فارسی کلمه resiance
:
ثبات به معنای ماندگاری و پایداری در استفاده یا پیروی از روشها یا نهادهای قدیمی است.