معنی فارسی residential school
B2مدرسهای که دانشآموزان در آنجا به تحصیل میپردازند و در همانجا نیز زندگی میکنند.
An educational institution where students live on campus while attending classes.
- NOUN
example
معنی(example):
کودک برای آموزش و مراقبت به یک مدرسه مسکونی میرود.
مثال:
The child attends a residential school for education and care.
معنی(example):
مدارس مسکونی امکانات اقامتی برای دانشآموزان فراهم میکنند.
مثال:
Residential schools provide living facilities for students.
معنی فارسی کلمه residential school
:
مدرسهای که دانشآموزان در آنجا به تحصیل میپردازند و در همانجا نیز زندگی میکنند.