معنی فارسی residentiaryship

B1

حالت یا وضعیت فردی که در یک مکان خاص به‌طور دائم یا طولانی زندگی می‌کند.

The state or condition of being a resident.

example
معنی(example):

اقامت او در جامعه بسیار مورد احترام است.

مثال:

His residentiaryship in the community is highly respected.

معنی(example):

اقامت در این ناحیه ثبات را فراهم می‌کند.

مثال:

The residentiaryship provides stability to the area.

معنی فارسی کلمه residentiaryship

: معنی residentiaryship به فارسی

حالت یا وضعیت فردی که در یک مکان خاص به‌طور دائم یا طولانی زندگی می‌کند.