معنی فارسی resifting
B1فرآیند دوباره الک کردن، به ویژه برای مواد پودری یا نرم.
The process of sifting again, particularly for powdery or fine materials.
- VERB
example
معنی(example):
دوباره الک کردن مواد برای دستور غذا مهم است.
مثال:
Resifting the ingredients is important for the recipe.
معنی(example):
آنها وقت زیادی را صرف دوباره الک کردن ماسه برای پروژه کردند.
مثال:
They spent time resifting the sand for the project.
معنی فارسی کلمه resifting
:
فرآیند دوباره الک کردن، به ویژه برای مواد پودری یا نرم.