معنی فارسی resilement

B1

عمل تسلیم نشدن و ایستادگی در برابر مشکلات.

The ability to recover quickly from difficulties; resilience.

example
معنی(example):

تسلیم نشدن او باعث شد که سریعاً بعد از مشکل بهبود یابد.

مثال:

Her resilement allowed her to recover quickly after the setback.

معنی(example):

تسلیم نشدن برای غلبه بر چالش‌ها در زندگی اهمیت دارد.

مثال:

Resilement is important for overcoming challenges in life.

معنی فارسی کلمه resilement

: معنی resilement به فارسی

عمل تسلیم نشدن و ایستادگی در برابر مشکلات.