معنی فارسی resiliently
B2به طور مقاوم و با استقامت در برابر مشکلات یا سختیها عمل کردن.
Acting in a resilient manner in the face of difficulties or challenges.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با استقامت به چالشها روبهرو شد و هرگز تسلیم نشد.
مثال:
She faced the challenges resiliently, never giving up.
معنی(example):
او به سرعت از ناکامیها در شغلش بهطور مقاوم بازگشت.
مثال:
He bounced back resiliently from the setbacks in his career.
معنی فارسی کلمه resiliently
:
به طور مقاوم و با استقامت در برابر مشکلات یا سختیها عمل کردن.