معنی فارسی resited

B1

حرکت دادن یا انتقال یک شیء به مکان دیگری؛ به ویژه در مورد ساختمان‌ها یا سازه‌ها.

To place something again in a different location.

verb
معنی(verb):

To move to another site or place.

example
معنی(example):

آنها ساختمان را به مکان جدیدی منتقل کردند.

مثال:

They resited the building to a new location.

معنی(example):

شهر نهایتاً کتابخانه را بعد از سال‌ها بحث مجدداً قرار داد.

مثال:

The city finally resited the library after years of discussion.

معنی فارسی کلمه resited

: معنی resited به فارسی

حرکت دادن یا انتقال یک شیء به مکان دیگری؛ به ویژه در مورد ساختمان‌ها یا سازه‌ها.