معنی فارسی resolidify

B1

تبدیل دوباره به حالت جامد، معمولاً پس از ذوب شدن ماده.

To solidify again, especially after a previous state of melting.

example
معنی(example):

پس از خنک شدن، ماده مذاب دوباره به شکل جامد تبدیل خواهد شد.

مثال:

After cooling, the melted material will resolidify into a solid form.

معنی(example):

واکس نیاز به زمان دارد تا پس از ذوب شدن دوباره جامد شود.

مثال:

The wax needs time to resolidify after being melted.

معنی فارسی کلمه resolidify

: معنی resolidify به فارسی

تبدیل دوباره به حالت جامد، معمولاً پس از ذوب شدن ماده.