معنی فارسی resolutioner
B1کسی که برای تغییرات مثبت و بهبود مستمر تلاش میکند.
A person who is determined to make resolutions, typically at the new year.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک قاطع، او هر سال به دنبال راههایی برای بهبود زندگیاش بود.
مثال:
As a resolutioner, she always looked for ways to improve her life each year.
معنی(example):
قاطع گروه کسی بود که همه را الهام میبخشید تا تغییرات مثبتی ایجاد کنند.
مثال:
The resolutioner in the group was the one who inspired everyone to make positive changes.
معنی فارسی کلمه resolutioner
:
کسی که برای تغییرات مثبت و بهبود مستمر تلاش میکند.