معنی فارسی resolving power
B2قدرت تفکیک، توانایی یک ابزار نوری برای تفکیک دو تصویر نزدیک به هم.
The ability of an optical instrument to distinguish between closely spaced objects.
- noun
noun
معنی(noun):
A quantitative measure of the ability of an optical instrument to produce separable images
example
معنی(example):
قدرت تفکیک تلسکوپ به ما اجازه می‌دهد تا ستاره‌های دور را به وضوح ببینیم.
مثال:
The resolving power of the telescope allows us to see distant stars clearly.
معنی(example):
قدرت تفکیک بالا در میکروسکوپ برای تمایز بین دو جسم نزدیک اهمیت دارد.
مثال:
High resolving power is important in microscopy to distinguish between two close objects.
معنی فارسی کلمه resolving power
:
قدرت تفکیک، توانایی یک ابزار نوری برای تفکیک دو تصویر نزدیک به هم.
