معنی فارسی resolving powers
C1توانایی یک ابزار نوری برای تفکیک جزئیات کوچک و نزدیک به هم.
The ability of an optical system to distinguish between small details.
- noun
noun
معنی(noun):
A quantitative measure of the ability of an optical instrument to produce separable images
example
معنی(example):
قدرت‌های تفکیکی تلسکوپ به ما این امکان را می‌دهد که ستاره‌های دور را به وضوح ببینیم.
مثال:
The telescope's resolving powers allow us to see distant stars clearly.
معنی(example):
پیشرفت‌های فناوری قدرت‌های تفکیکی میکروسکوپ‌ها را بهبود بخشیده است.
مثال:
Advancements in technology have improved the resolving powers of microscopes.
معنی فارسی کلمه resolving powers
:
توانایی یک ابزار نوری برای تفکیک جزئیات کوچک و نزدیک به هم.
