معنی فارسی resought
B1دوباره جستجو کردن، به دنبال چیزی یا کسی بودن که قبلاً به دست آمده است.
To seek again or in a renewed manner; to look for again.
- VERB
example
معنی(example):
او کتاب گمشدهاش را همهجا دوباره جستجو کرد.
مثال:
She resought her lost book everywhere.
معنی(example):
او دوباره از دوستانش کمک خواست.
مثال:
He resought the help of his friends.
معنی فارسی کلمه resought
:
دوباره جستجو کردن، به دنبال چیزی یا کسی بودن که قبلاً به دست آمده است.