معنی فارسی resource consent
B2موافقتی رسمی است که برای استفاده یا توسعه منابع خاصی لازم است.
Official approval required for the use or development of natural resources.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای دریافت مجوز منابع برای ساخت یک خانه جدید درخواست داد.
مثال:
He applied for resource consent to build a new house.
معنی(example):
این پروژه به مجوز منابع از شورا نیاز دارد.
مثال:
The project requires resource consent from the local council.
معنی فارسی کلمه resource consent
:
موافقتی رسمی است که برای استفاده یا توسعه منابع خاصی لازم است.