معنی فارسی respelled

B1

کلمه‌ای که دوباره هجّا شده است، معمولاً برای تصحیح یا وضوح بیشتر.

A word that has been spelled again, often for correction or clarity.

verb
معنی(verb):

To spell again.

example
معنی(example):

این کلمه در ویرایش جدید دوباره هجّا شده است.

مثال:

The word was respelled in the new edition.

معنی(example):

او نام را برای اصلاح خطا دوباره هجّا کرد.

مثال:

He respelled the name to correct the error.

معنی فارسی کلمه respelled

: معنی respelled به فارسی

کلمه‌ای که دوباره هجّا شده است، معمولاً برای تصحیح یا وضوح بیشتر.