معنی فارسی respited

B1

استراحت داده شده، زمانی که فعالیت یا کار به طور موقت متوقف می‌شود.

To have given someone a break or pause from an activity or task.

verb
معنی(verb):

To delay or postpone (an event).

معنی(verb):

To allow (a person) extra time to fulfil some obligation.

example
معنی(example):

کارگران برای مدت کوتاهی استراحت کردند قبل از اینکه کارهای خود را ادامه دهند.

مثال:

The workers were respited for a short time before continuing their tasks.

معنی(example):

کمیته تصمیم گرفت که یک دوره استراحت برای ارائه‌ها بدهد.

مثال:

The committee decided to grant a respited period for submissions.

معنی فارسی کلمه respited

: معنی respited به فارسی

استراحت داده شده، زمانی که فعالیت یا کار به طور موقت متوقف می‌شود.