معنی فارسی responsum
B1پاسخی رسمی یا فقهی به یک پرسش مطرح شده، معمولاً در زمینههای مذهبی یا حقوقی.
A formal response, especially to a question of law or religious practice.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند پاسخی درباره سوال حقوقی ارائه داد.
مثال:
The scholar provided a responsum on the legal question.
معنی(example):
پاسخ او در جامعه تأثیرگذار شد.
مثال:
His responsum became influential in the community.
معنی فارسی کلمه responsum
:
پاسخی رسمی یا فقهی به یک پرسش مطرح شده، معمولاً در زمینههای مذهبی یا حقوقی.