معنی فارسی restagnate

B2

رکود به معنای متوقف شدن یا عدم پیشرفت است، به ویژه در زمینه‌های اقتصادی یا پروژه‌ها.

To cease to develop or make progress; to stagnate.

example
معنی(example):

پروژه بعد از چند ماه شروع به رکود کرد.

مثال:

The project began to restagnate after a few months.

معنی(example):

اگر نوآوری نکنیم، کسب‌وکار ما دچار رکود خواهد شد.

مثال:

If we don't innovate, our business will restagnate.

معنی فارسی کلمه restagnate

: معنی restagnate به فارسی

رکود به معنای متوقف شدن یا عدم پیشرفت است، به ویژه در زمینه‌های اقتصادی یا پروژه‌ها.