معنی فارسی restfully
B1به آرامی به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد احساس راحتی و آرامش میکند.
In a manner that is peaceful and relaxed.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بعد از یک روز طولانی به آرامش کاملی استراحت کرد.
مثال:
She rested restfully after a long day.
معنی(example):
او به دور از سر و صدای شهر به آرامش زندگی میکند.
مثال:
He lives restfully away from the city's noise.
معنی فارسی کلمه restfully
:
به آرامی به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد احساس راحتی و آرامش میکند.