معنی فارسی resto
A2 /ˈɹɛstəʊ/رستوران، جایی که غذا و نوشیدنی برای مصرف عمومی ارائه میشود.
A casual term for a restaurant.
- noun
noun
معنی(noun):
A restaurant.
example
معنی(example):
بگذارید امشب به رستوران برویم.
مثال:
Let's go to the resto for dinner tonight.
معنی(example):
رستوران جدید در شهر نظرات عالی دارد.
مثال:
The new resto in town has great reviews.
معنی فارسی کلمه resto
:
رستوران، جایی که غذا و نوشیدنی برای مصرف عمومی ارائه میشود.