معنی فارسی restricted licences
B2گواهینامهای که به فرد اجازه میدهد تحت شرایط خاصی رانندگی کند و معمولاً به خاطر تخلفات قبلی صادر میشود.
A type of driving license that imposes certain limitations and conditions on the holder.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک گواهینامه محدود دارد که فقط به او اجازه میدهد در طول روز رانندگی کند.
مثال:
She has a restricted licence that only allows her to drive during the day.
معنی(example):
رانندگانی که گواهینامه محدود دارند باید قوانین خاصی را رعایت کنند.
مثال:
Drivers with restricted licences must follow specific rules.
معنی فارسی کلمه restricted licences
:
گواهینامهای که به فرد اجازه میدهد تحت شرایط خاصی رانندگی کند و معمولاً به خاطر تخلفات قبلی صادر میشود.