معنی فارسی restriction fragment
C1بخشی از DNA که به وسیله آنزیمهای محدودکننده برش داده شده است.
Segments of DNA that are produced by cutting DNA with restriction enzymes.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنیک پلیمرفیسم طول بخشهای محدودکننده به طول تکههای DNA تولید شده توسط آنزیمهای محدودکننده بستگی دارد.
مثال:
The restriction fragment length polymorphism technique relies on the length of the DNA pieces created by restriction enzymes.
معنی(example):
محققان در حین اثر انگشت نگاری DNA، بخشهای محدودکننده را تحلیل میکنند.
مثال:
Researchers analyze restriction fragments during DNA fingerprinting.
معنی فارسی کلمه restriction fragment
:
بخشی از DNA که به وسیله آنزیمهای محدودکننده برش داده شده است.