معنی فارسی resuing

B1

استفاده مجدد از چیزی، به ویژه در یک زمینه سازگار.

The act of using something again.

example
معنی(example):

او از همان روش برای حل مشکل استفاده مجدد می‌کند.

مثال:

He is resuing the same method to solve the problem.

معنی(example):

آنها استراتژی‌های بازاریابی قدیمی خود را دوباره استفاده می‌کنند.

مثال:

They are resuing their old marketing strategies.

معنی فارسی کلمه resuing

: معنی resuing به فارسی

استفاده مجدد از چیزی، به ویژه در یک زمینه سازگار.