معنی فارسی resumeing

B1

از سرگیری، ادامه دادن به چیزی پس از وقفه.

The action of beginning again after a pause.

example
معنی(example):

از سرگیری بازی بیشتر از حد انتظار به دلیل به‌روزرسانی‌ها طول کشید.

مثال:

Resumeing the game took longer than expected due to the updates.

معنی(example):

او پس از یک سال تعطیلی به تحصیلاتش از سر می‌گیرد.

مثال:

She is resumeing her studies after a year off.

معنی فارسی کلمه resumeing

: معنی resumeing به فارسی

از سرگیری، ادامه دادن به چیزی پس از وقفه.