معنی فارسی resummoning
B1احضار مجدد به فرآیند یا عمل احضار کردن چیزی که قبلاً وجود داشته است.
The act or process of summoning something again.
- NOUN
example
معنی(example):
احضار مجدد جانور آشنا نیاز به تمرکز زیادی داشت.
مثال:
The resummoning of the familiar took great concentration.
معنی(example):
تمرکز او بر روی آیین احضار مجدد واضح بود.
مثال:
Her focus on the resummoning ritual was evident.
معنی فارسی کلمه resummoning
:
احضار مجدد به فرآیند یا عمل احضار کردن چیزی که قبلاً وجود داشته است.