معنی فارسی resurgence

B2

بازگشت یا افزایش دوباره، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی.

An increase or revival after a period of little activity, popularity, or occurrence.

noun
معنی(noun):

An instance of something resurging; a renewal of vigor or vitality.

example
معنی(example):

این شهر شاهد بازگشت گردشگری بود پس از اینکه جاذبه‌های جدید باز شد.

مثال:

The city saw a resurgence in tourism after the new attractions opened.

معنی(example):

بازگشت علاقه به فیلم‌های کلاسیک باعث شده است که نمایش‌های بیشتری انجام شود.

مثال:

The resurgence of interest in classic films has led to more screenings.

معنی فارسی کلمه resurgence

: معنی resurgence به فارسی

بازگشت یا افزایش دوباره، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی.