معنی فارسی resuscitative
B2احیاگر، مربوط به روشها یا تکنیکهایی که برای احیا استفاده میشود.
Relating to methods or techniques used to revive individuals, particularly in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تلاشهای احیاء در نجات زندگی او موفقیتآمیز بود.
مثال:
The resuscitative efforts were successful in saving her life.
معنی(example):
تکنیکهای احیائی در آموزش پزشکی تدریس میشود.
مثال:
Resuscitative techniques are taught in medical training.
معنی فارسی کلمه resuscitative
:
احیاگر، مربوط به روشها یا تکنیکهایی که برای احیا استفاده میشود.