معنی فارسی retaliation
B2 /ɹɪˌtæliˈeɪʃən/عملی که در آن فرد یا گروهی به دلیل یک اقدام زیانده، اقدام مشابه یا واکنشی انجام میدهد.
The action of returning a military attack; counterattack.
- noun
noun
معنی(noun):
Violent or otherwise punitive response to an act of harm or perceived injustice; a hitting back; revenge.
example
معنی(example):
او از تلافی بعد از سخن گفتن میترسید.
مثال:
He feared retaliation after speaking out.
معنی(example):
تلافی میتواند منجر به افزایش تنش بین طرفین شود.
مثال:
Retaliation can escalate conflict between parties.
معنی فارسی کلمه retaliation
:
عملی که در آن فرد یا گروهی به دلیل یک اقدام زیانده، اقدام مشابه یا واکنشی انجام میدهد.