معنی فارسی retene
B1مادهای که در فرایندهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرد و وجود آن به یکپارچگی فرآیندها کمک میکند.
A chemical compound or intermediate substance used in various processes.
- NOUN
example
معنی(example):
رتن ضروری است برای فرآیند بازیابی انرژی.
مثال:
The retene is essential for the energy recovery process.
معنی(example):
در مهندسی شیمی، رتن در جداسازی اجزای مختلف کمک میکند.
مثال:
In chemical engineering, the retene helps in separating different components.
معنی فارسی کلمه retene
:
مادهای که در فرایندهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرد و وجود آن به یکپارچگی فرآیندها کمک میکند.