معنی فارسی rethrust

B1

بازگرداندن، به معنای دوباره فرو بردن یا قرار دادن چیزی در موقعیت قبلی خود.

To thrust again, often used in a physical or metaphorical sense.

example
معنی(example):

سرآشپز مجبور شد چاقو را دوباره به تخته برش فرو کند.

مثال:

The chef had to rethrust the knife into the cutting board.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تلاش‌هایش را دوباره در پروژه برای دستیابی به نتایج بهتر متمرکز کند.

مثال:

He decided to rethrust his efforts into the project for better results.

معنی فارسی کلمه rethrust

: معنی rethrust به فارسی

بازگرداندن، به معنای دوباره فرو بردن یا قرار دادن چیزی در موقعیت قبلی خود.