معنی فارسی retinue
B2 /ˈɹɛtɪn(j)uː/گروه یا افرادی که به عنوان همراه یا خدمتکار یک شخص مهم همراهی می‌کنند.
A group of people attending or serving another; a suite.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of servants or attendants, especially of someone considered important.
مثال:
the queen’s retinues
معنی(noun):
A group of warriors or nobles accompanying a king or other leader; comitatus.
معنی(noun):
A service relationship.
example
معنی(example):
پادشاه با گروه بزرگی از مشاوران سفر کرد.
مثال:
The king traveled with a large retinue of advisors.
معنی(example):
او یک گروه از دوستان دارد که از او حمایت می‌کنند.
مثال:
She has a retinue of friends who support her.
معنی فارسی کلمه retinue
:
گروه یا افرادی که به عنوان همراه یا خدمتکار یک شخص مهم همراهی می‌کنند.
