معنی فارسی retinule
B1رتینول، گیرندهای کوچک در موجودات زنده که به کمک آنها میتوانند نور را تشخیص دهند.
A small light-sensitive cell found in certain invertebrates that aids in vision.
- NOUN
example
معنی(example):
رتینول، یک گیرنده بصری کوچک است که در برخی از بیمهرگان یافت میشود.
مثال:
A retinule is a small visual receptor found in some invertebrates.
معنی(example):
پژوهشگران برای ساختار منحصر به فرد رتینول مطالعه کردند.
مثال:
Researchers studied the retinule for its unique structure.
معنی فارسی کلمه retinule
:
رتینول، گیرندهای کوچک در موجودات زنده که به کمک آنها میتوانند نور را تشخیص دهند.