معنی فارسی retiredly

B1

به طرز آرام و بی‌فکری که به دوران بازنشستگی اشاره دارد.

In a manner characteristic of someone who is retired; leisurely and without hurry.

example
معنی(example):

او به آرامی راه می‌رفت و از زمان آزاد خود لذت می‌برد.

مثال:

He walked retiredly, enjoying his leisure time.

معنی(example):

او روزهایش را به آرامی، با خواندن کتاب و باغبانی می‌گذرانید.

مثال:

She spent her days retiredly, reading and gardening.

معنی فارسی کلمه retiredly

: معنی retiredly به فارسی

به طرز آرام و بی‌فکری که به دوران بازنشستگی اشاره دارد.