معنی فارسی retitled

B1

دوباره نامگذاری شده، چیزی که عنوان خود را پس از تغییر یا اصلاح دریافت کرده است.

Describes a work that has been given a new title.

verb
معنی(verb):

To provide with a new title.

example
معنی(example):

این فیلم برای جذابیت بیشتر به جوان‌ترها، دوباره نامگذاری شد.

مثال:

The movie was retitled to attract a younger audience.

معنی(example):

این اثر پس از بازخورد بینندگان دوباره نامگذاری شد.

مثال:

It was retitled after the feedback from viewers.

معنی فارسی کلمه retitled

: معنی retitled به فارسی

دوباره نامگذاری شده، چیزی که عنوان خود را پس از تغییر یا اصلاح دریافت کرده است.