معنی فارسی retorn

B1

بازگشت، به معنی برگشتن چیزی به مکان قبل از رفتن.

To return to a previous state, place, or owner.

example
معنی(example):

کار هنرمند ماه آینده به گالری بازخواهد گشت.

مثال:

The artist's work will retorn to the gallery next month.

معنی(example):

پس از نمایشگاه، تمام قطعات به مالکانشان بازخواهد گشت.

مثال:

After the exhibition, all pieces will retorn to their owners.

معنی فارسی کلمه retorn

: معنی retorn به فارسی

بازگشت، به معنی برگشتن چیزی به مکان قبل از رفتن.