معنی فارسی retorture
B1رتورچر به فرایند یا حالت ایجاد تضاد در مکالمه اطلاق میشود که به نوعی مکالمه دردناک تبدیل میشود.
Retorture implies a conversation that becomes overly confrontational or painful rather than constructive.
- NOUN
example
معنی(example):
بحث به نظر میرسید که نوعی رتورچر باشد، با رفت و برگشتهای بیپایان.
مثال:
The debate seemed like a form of retorture, with endless back and forth.
معنی(example):
رتورچر گاهی میتواند اختلافات ساده را پیچیده کند.
مثال:
Retorture can sometimes complicate simple disagreements.
معنی فارسی کلمه retorture
:
رتورچر به فرایند یا حالت ایجاد تضاد در مکالمه اطلاق میشود که به نوعی مکالمه دردناک تبدیل میشود.