معنی فارسی retrainee
B1کسی که برای یادگیری مجدد مهارتها یا تکنیکها به آموزش فرستاده میشود.
A person who is being trained again for a job or skill.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از یک مرخصی، جان به یک کارآموز دوباره برای شغل قدیمیاش تبدیل شد.
مثال:
After a sabbatical, John became a retraining for his old job.
معنی(example):
این شرکت یک کارآموز دوباره استخدام میکند تا مهارتهایشان بهروز باشد.
مثال:
The company hires a retraining to keep their skills up-to-date.
معنی فارسی کلمه retrainee
:
کسی که برای یادگیری مجدد مهارتها یا تکنیکها به آموزش فرستاده میشود.