معنی فارسی retranquilize

B1

به معنای آرام کردن دوباره یک فرد یا جانور است.

To calm or sedate again, particularly in a medical context.

example
معنی(example):

دامپزشک مجبور بود جانور را دوباره آرام کند تا آن را آرام نگه دارد.

مثال:

The veterinarian had to retranquilize the animal to keep it calm.

معنی(example):

آنها قبل از عمل باید بیمار را دوباره آرام می‌کردند.

مثال:

They needed to retranquilize the patient before the surgery.

معنی فارسی کلمه retranquilize

: معنی retranquilize به فارسی

به معنای آرام کردن دوباره یک فرد یا جانور است.