معنی فارسی retranscription

B1

بازنویسی مجدد یک متن یا صدای ضبط شده به منظور ایجاد نسخه‌ای واضح‌تر یا دقیق‌تر.

The act of transcribing something again, usually for clarity or accuracy.

example
معنی(example):

بازنویسی صوتی برای وضوح لازم بود.

مثال:

The retranscription of the audio was necessary for clarity.

معنی(example):

پس از جلسه، بازنویسی یادداشت‌ها به خلاصه‌سازی نکات کلیدی کمک کرد.

مثال:

After the meeting, the retranscription of the notes helped summarize key points.

معنی فارسی کلمه retranscription

: معنی retranscription به فارسی

بازنویسی مجدد یک متن یا صدای ضبط شده به منظور ایجاد نسخه‌ای واضح‌تر یا دقیق‌تر.