معنی فارسی retransferred
B1به معنای اینکه چیزی بهطور مجدد منتقل شده باشد.
Indicates that something has been transferred again.
- VERB
example
معنی(example):
دادهها پس از یک مشکل فنی بهطور موفقیتآمیز مجدداً منتقل شدند.
مثال:
The data was retransferred successfully after a technical issue.
معنی(example):
او تأیید کرد که فایلها شب گذشته مجدداً منتقل شدند.
مثال:
He confirmed that the files were retransferred last night.
معنی فارسی کلمه retransferred
:
به معنای اینکه چیزی بهطور مجدد منتقل شده باشد.