معنی فارسی retransmute

C1

بازنقلی به معنای تبدیل مجدد یک ماده به نوع دیگری با خواص متفاوت است.

To change or transform something again, especially in a significant way, such as altering its fundamental properties.

example
معنی(example):

دانشمندان هدف داشتند تا سرب را در آزمایش‌های خود به طلا تبدیل کنند.

مثال:

The scientists aimed to retransmute lead into gold through their experiments.

معنی(example):

در داستان، جادوگر می‌توانست مواد معمولی را به چیزهای باارزش تبدیل کند.

مثال:

In the story, the wizard could retransmute common materials into valuable ones.

معنی فارسی کلمه retransmute

: معنی retransmute به فارسی

بازنقلی به معنای تبدیل مجدد یک ماده به نوع دیگری با خواص متفاوت است.