معنی فارسی retreatingness
B1حساسیتی به دور بودن و جستجوی آرامش در شرایط سخت.
The quality of seeking retreat or withdrawal.
- NOUN
example
معنی(example):
دور بودن او نشان میداد که به زمان تنهایی نیاز دارد.
مثال:
Her retreatingness showed she needed time alone.
معنی(example):
آنها از دور بودن او در موقعیتهای استرسزا تقدیر کردند.
مثال:
They admired his retreatingness in stressful situations.
معنی فارسی کلمه retreatingness
:
حساسیتی به دور بودن و جستجوی آرامش در شرایط سخت.