معنی فارسی retributed

B1

عمل بازگرداندن یا اعمال مجازات بر روی کسانی که مرتکب اشتباه شده‌اند.

Form of the verb 'retribute', indicating that punishment has been given.

example
معنی(example):

خطاکاران پس از اعمالشان توسط جامعه مجازات شدند.

مثال:

The wrongdoers were retributed by the community after their actions.

معنی(example):

قانون به کسانی که به کشور خود خیانت کرده بودند، مجازات داده است.

مثال:

The law has retributed those who had betrayed their country.

معنی فارسی کلمه retributed

: معنی retributed به فارسی

عمل بازگرداندن یا اعمال مجازات بر روی کسانی که مرتکب اشتباه شده‌اند.